شاکیام از خودم، از او، از درد
شاکیام از "خدا" که میدانست
"درد" خواهم کشید و "خلقم" کرد
سکه اختیار و جبرِ مرا
بر زمین پرت کرد و جبر آمد
اول آسان نوشت بختم را
ناگهان عطسه کرد و صبر آمد!
شاعر : علیرضا آذر
شاکیام از خودم، از او، از درد
شاکیام از "خدا" که میدانست
"درد" خواهم کشید و "خلقم" کرد
سکه اختیار و جبرِ مرا
بر زمین پرت کرد و جبر آمد
اول آسان نوشت بختم را
ناگهان عطسه کرد و صبر آمد!
شاعر : علیرضا آذر
تعداد صفحات : 0